مقدمه
آیا برای شما پیش آمده که روزهایی سرشار از نشاط و شادی باشید و احساس خوشبختی کنید و روزهای دیگر به طرز غیر عادی دچار غم و اضطراب شوید؟
آیا زمانهایی بوده که انرژی و فعالیت شما افزایش پیدا کرده باشد و دوره هایی که انرژی شما تحلیل رفته باشد و ناامیدی و ناتوانی به سراغتان آمده باشد و از انجام هیچ کاری لذت نبرده باشید؟
آیا این نوسانات خلقی موجب اختلال در تمرکز و خوابتان هم شده است؟
برخی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است همزمان با این دوره ها افکار خودکشی هم به سراغشان بیاید.
شاید با توجه به مطالبی که گفته شد اندکی با اختلال دو قطبی آشنا شده باشید.
در این مقاله می خواهیم درباره ماهیت اختلالات خلقی، علایم، ارزیابی، تشخیص و درمان این اختلالات بیشتر بدانیم.
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی (به انگلیسی: Bipolar Disorder) به دسته ای از اختلالات خلقی گفته می شوند.
در اختلالات دوقطبی با تغییرات متناوب خلق مواجه هستیم.
تغییرات خلق و خو امری است طبیعی، ولی زمانی این امر از حالت طبیعی خارج می شود و اختلال محسوب می شود که عملکرد فرد را تحت تاثیر قرار دهد!
این تغییرات را به هنگام بالا رفتن خلق، مانیا یا شیدایی می گویند و به هنگام پایین آمدن خلق، افسردگی.
اختلال دو قطبی که در گذشته به عنوان بیماری جنون افسردگی شناخته می شد، نوعی اختلال مغزی-رفتاری است که با تغییرات شدید در خلق و خو و سطح انرژی، خود را نشان می دهد
و عملکرد و زندگی فرد را دچار اختلال می کند.
این بیماری به طور معمول از اواخر دوره نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع می شود، هر چند ممکن است در کودکان نیز بروز کند.
افراد اغلب بدون آنکه بیماری شان تشخیص داده شود یا تحت درمان قرار بگیرند، با این اختلال زندگی می کنند.
این اختلال معمولا نیاز به درمان مادام العمر دارد و به خودی خود از بین نمی رود.
اختلال دو قطبی می تواند عامل مهمی در بروز خودکشی، از دست دادن شغل و بروز اختلاف در خانواده ها باشد.
در تمام اشکال اختلال دو قطبی، تغییر در خلق و خو و سطح انرژی و فعالیت، مشاهده می شود. شیوع آن معمولا در مردان و زنان برابر است.
علائم اختلال دو قطبی
در اختلال دو قطبی معمولا دوره های متناوب افسردگی و شیدایی (مانیا) داریم.
یعنی در دوره ای خلق فرد پایین می آید و افسرده و بی حال می شود و در دوره ای خلق بالا رفته و بیش از حد شاد و پر انرژی می شود.
در نتیجه در این قسمت علائم را به دو فاز مختلف تقسیم می کنیم: علائم فاز مانیا و علائم فاز افسردگی.
علائم فاز مانیا:
- هیجان بسیار بالا یا تحریک پذیری بالا
- مشکل در تمرکز
- فعالیت بیش از حد معمول
- انجام فعالیت های پر خطر و ریسکی
- پرش افکار
- کاهش نیاز به خواب
- تکلم و صحبت بسیار سریع
- افزایش اشتها
- افزایش رابطه جنسی
- انجام کارها بدون خستگی
- افزایش بیش از حد اعتماد به نفس
علائم فاز افسردگی:
- احساس غم و اضطراب
- احساس لَختی یا بی قراری
- مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری
- مشکل در به خواب رفتن یا خواب بیش از حد
- صحبت کردن بسیار آرام، فراموشی به هنگام حرف زدن
- عدم انگیزه برای حرف زدن
- عدم علاقه به اکثر فعالیتها
- عدم توانایی کارهای ساده و ابتدایی
- احساس ناامیدی، بی ارزشی یا فکر در مورد مرگ و خودکشی
انواع اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی سه نوع دارد که شامل موارد زیر هستند و هر کدام را جداگانه توضیح می دهیم.
- اختلال دو قطبی نوع I
- اختلال دو قطبی نوع II
- سیکلوتایمی
اختلال دو قطبی نوع I:
فرد در اختلال دو قطبی نوع یک حتما باید یک دوره مانیا یا شیدایی را تجربه کند.
این دوره مانیا می تواند همراه با دوره افسردگی یا بدون دوره افسردگی باشد.
یکی از معیارهای آن که اکثرا با بی خوابی اشتباه گرفته می شود، کم خوابی است.
نیاز فرد در این نوع اختلال به خواب کم می شود. در واقع فرد به بی خوابی دچار نمی شود ولی با وجود خواب بسیار کم، در طول روز بدون آنکه دچار احساس خستگی شود،
به انجام کارهای خود می پردازد.
خلق و خوی فرد از لحاظ شناختی و رفتاری دچار تغییرات چشمگیری می شود.
علائم اختلال دو قطبی نوع I: (حداقل سه مورد از علائم زیر باید در فرد وجود داشته باشد)
- افزایش پر حرفی
- عزت نفس بالا
- افزایش سطح انرژی یا تحریک پذیری
- توجه و تمرکز ضعیف
- پرش افکار
- افزایش ریسک در مورد مسایل مالی، رفتارهای پرخطر جنسی و غیره
مانیا را می توان به انرژی بسیار بالا اطلاق کرد که بسیار فراتر از روحیه شاد محسوب می شود.
این اختلال اغلب موجب مشکلات در روابط، کار و زندگی فرد می شود و در برخی موارد منجر به بستری شدن در مراکزدرمانی می شود.
این امکان وجود دارد که سر خوشی یا مانیا در فردی دیده نشود و به جای آن تحریک پذیری بسیار شدید وجود داشته باشد.
در این نوع اختلال ممکن است فرد در کنار دوره های مانیا، دوره هایی از افسردگی را نیز تجربه کند.
یعنی گاهی بعد از یک دوره مانیا و انرژی بالا، فرد دچار پایین آمدن خلق یعنی غم، اندوه، در خود فرو رفتن و کم حرفی می شود.
درست برعکس دوره مانیا. در این اختلال خطر خودکشی موفق بسیار زیاد است!
اختلال دو قطبی نوعII:
اختلال دو قطبی I و دو قطبی II شباهتهای زیادی با هم دارند. با این حال تفاوت اصلی در شدت ناراحتی و ناتوانی در مرحله خلقی بالاست که در اختلال دو قطبی II ،
خلق هیچوقت آنقدر بالا نیست که نیاز به بستری شدن در مراکز درمانی داشته باشد.
در واقع افراد مبتلا به این اختلال معمولا دوره های مانیا بسیار شدید را تجربه نمی کنند.
این اختلال شامل یک دوره افسردگی اساسی است که حداقل دو هفته طول می کشد و حداقل یک دوره هیپومانیا است.
در حالت هیپومانیا فرد ممکن است احساس سرخوشی، انرژی و حتی تحریک پذیری کند، ولی شدت آن مانند مانیای اختلال دو قطبی I زیاد نیست.
زنان بیشتر از مردان مستعد ابتلا به اختلال دو قطبی نوع II می باشند.
اختلال سیکلوتایمی یا خلق ادواری:
اختلال سیکلوتایمی نوعی اختلال خلقی خفیف با علائمی شبیه اختلال دو قطبی II است.
در اختلال سیکلوتایمی، خلق تا حد مانیا بالا رفته و تا حد افسردگی پایین می آید. در اختلال سیکلوتایمی دوره افسردگی و مانیا خفیف است.
علائم این اختلال در بزرگسالان باید حداقل تا دو سال ادامه داشته باشند تا بشود تشخیص سیکلوتایمی گذاشت.
در کودکان علایم حداقل باید تا یکسال وجود داشته باشند.
نوسانات خلقی در اختلال سیکلوتایمی به اندازه اختلال دو قطبی نوع I یا II شدید نیست.
در صورت عدم درمان اختلال سیکلوتایمی می تواند خطر ابتلا به اختلال دو قطبی افزایش یابد.
این اختلال معمولا در دوره نوجوانی آغاز می شود. افراد مبتلا معمولا دارای عملکرد طبیعی هستند،
گرچه شاید به نظر دیگران بدخلق و ناسازگار به نظر برسند. اکثر این بیماران چون دچار نوسانات خلقی شدید نمی شوند به دنبال درمان هم نمی روند.
در اختلال سیکلوتایمی معمولا چند هفته افسردگی خفیف و به دنبال آن یک دوره شیدایی خفیف در فرد بوجود می آید که معمولا چند روز طول می کشد.
علائم سیکلوتایمی
در دوره افسردگی برخی از علایم زیر وجود دارند:
- تحریک پذیری
- پرخاشگری
- بی خوابی یا خواب زیاد
- تغییر در اشتها
- کاهش یا افزایش وزن
- خستگی یا عدم انرژی
- میل و عملکرد جنسی پایین
- احساس ناامیدی، بی ارزشی یا گناه
- عدم تمرکز، فراموشی
در دوره مانیا برخی از علایم زیر وجود دارند:
- عزت نفس بسیار بالا
- صحبت کردن زیاد یا صحبت کردن خیلی سریع
- افکار نامنظم و بهم ریخته
- عدم تمرکز
- بی قراری و بیش فعالی
- افزایش اضطراب
- روزها همراه با خواب اندک یا بدون خواب (بدون احساس خستگی)
- رفتار بی پروا یا تکانشی
علل ایجاد اختلال دو قطبی
با قاطعیت نمی توان دلیل مشخصی برای اختلالات روانی مختلف پیدا کرد. در اختلالات دو قطبی می توان علت را در دو حوزه ی ژنتیک و مغز بررسی کرد.
۱) ژنتیک
داشتن ژن خاصی در برخی افراد خطر ابتلا به اختلال دو قطبی را در آنها افزایش می دهد، ولی ژن ها تنها عامل ایجاد این اختلال نمی باشند.
در آزمایشی که بر روی دوقلوهای همسان صورت گرفته است مشخص شده که حتی به هنگام ابتلا یکی از آنها به اختلال دو قطبی، دوقلوی دیگر به اختلال دوقطبی مبتلا نشده است.
اگر چه در افرادی که پدر و مادر و خواهر و برادر آنها مبتلا به اختلال دو قطبی هستند خطر ابتلا به اختلال دو قطبی افزایش می یابد،
اما بیشتر افراد با سابقه اختلال دو قطبی در خانواده، به این بیماری دچار نمی شوند.
۲) ساختار و عملکرد مغز
پژوهشگران با انجام تحقیقاتی پی برده اند که ساختار و عملکرد مغز افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است با ساختار و عملکرد مغز افرادی که دارای اختلال دو قطبی نیستند، متفاوت باشد.
پژوهشهایی که در مورد این مسئله صورت گرفته کمک کرده تا اختلال دوقطبی بهتر شناخته شود و این امر کمک کرده تا تشخیص دهند که کدام درمان می توان شانس بهبود را
در فرد مبتلا به اختلال دوقطبی بالا ببرد.
تشخیص این اختلال نیز، به جای تصویربرداری و سایر آزمایشات از روی علائم فرد صورت می گیرد.
تشخیص اختلال دو قطبی:
تشخیص اختلال دوقطبی توسط درمانگر انجام می شود. درمانگر اختلال دو قطبی را بر اساس علائم در طول زندگی و تجربیات فرد تشخیص می دهد.
برخی از افراد سالها قبل از تشخیص اختلال دو قطبی به این اختلال مبتلا بوده اند.
اختلال دوقطبی علائم مشترکی با سایر اختلالات روانی از جمله افسردگی و اسکیزوفرنی دارد.
ممکن است خانواده و دوستان فرد متوجه علائم اختلال بشوند ولی اگاه نباشند که این علائم فقط بخشی از یک مشکل بسیار جدی است.
ممکن است افراد مبتلا به اختلال دو قطبی از لحاظ سلامت جسمی نیز دچار مشکل باشند.
درمان اختلال دو قطبی
درمان برای بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حتی در شدیدترین حالت آن، می تواند کمک کننده باشد.
درمان اختلال دوقطبی می تواند با دارو، روان درمانی یا سایر درمان ها انجام گیرد.
داروها
برخی از داروها می توانند به کنترل علائم اختلال دو قطبی کمک کنند.
ممکن است افراد، چندین داروی مختلف را مصرف کنند تا متخصص بهترین و مناسب ترین دارو را برای فرد پیدا کند.
متداول ترین داروها برای اختلال دوقطبی داروهای تثبیت کننده خلق هستند.
این داروها می توانند از شدت بر آشفتگی خلق بکاهند و همچنین خطر خودکشی را کاهش دهند.
داروهای اضافی که به تثبیت کننده های خلقی افزوده می شود، داروهایی است که برای خواب یا اضطراب تجویز می شوند.
توجه داشته باشید که بدون اینکه با درمانگر خود صحبت کنید از قطع خودسرانه دارو خودداری کنید!
روان درمانی
اصطلاحی است که برای انواع درمانهای فردی بدون دارو به کار می رود که هدف آن کمک به فرد برای شناسایی و تغییر احساسات، افکار و رفتارهای آزاردهنده می باشد.
روان درمانی می تواند به افراد مبتلا به اختلال دو قطبی و خانواده های آنان، مهارتهایی را آموزش دهد و همچنین می تواند راه کارهای مناسبی به آنها ارائه دهد.
روان درمانی اغلب می تواند با دارو درمانی نیز استفاده شود که تشخیص آن با درمانگر و متخصص است.
همچنین می توانید از مشاوره با متخصصین توان درمان بهره مند شوید!
سایر درمانها
برخی از افراد ممکن است سایر درمانها را برای کنترل علائم دو قطبی خود مفید بدانند.
درمان بوسیله الکتروشوک، یک روش تحریک مغزی است که می تواند به افراد کمک کند تا از علائم شدید اختلال دو قطبی رها شوند.
این نوع درمان فقط در صورت در نظر گرفتن بیماری فرد و پس از انجام سایر درمانها (مانند دارو و روان درمانی) یا در مواردی که نیاز به پاسخ سریع دارد در نظر گرفته می شود.
مانند خودکشی و یا کاتاتونیا.
همچنین، فرد می تواند با تهیه یک نمودار ثبت روزانه که علائم خلقی و الگوی خواب را ثبت می کند به درمانگر در درمان اختلال دو قطبی کمک کند.
کنار آمدن با اختلال دو قطبی
زندگی با اختلال دو قطبی می تواند چالش برانگیز باشد، اما روشهایی وجود دارد که این کار را برای شما، دوستانتان یا یکی از عزیزانتان که به این اختلال مبتلا است، آسان تر کند.
- تحت درمان قرار بگیرید و به آن پایبند باشید. بهبودی زمان بر است و آسان نیست، اما درمان بهترین راه برای بدست آوردن احساس بهتر است.
- به قرار درمانی خود متعهد باشید.
- برای غذا خوردن و خوابیدن یک برنامه منظم داشته باشید و حتما به اندازه کافی بخوابید و ورزش کنید.
- بیاموزید تا نوسانات خلقی خود را تشخیص دهید.
- اگر احساس کردید که می خواهید درمان خود را به تعویق بیندازید، از کسی کمک بگیرید تا بتواند راهنمایی تان کند.
- صبور باشید. پیشرفت به زمان نیاز دارد.
- به یاد داشته باشید که اختلال دو قطبی بیماری مادام العمر است، اما درمان طولانی مدت و مداوم می تواند به کنترل علائم کمک کند و شما را قادر می سازد تا زندگی سالم تری داشته باشید.